الاثنين، 22 أبريل 2019
محکوم ساختن اعمالی که در رابطه با سیل اخیر در منطقه اجرا میگردد
محکوم ساختن اعمالی که در رابطه با سیل اخیر در منطقه اجرا میگرددترجمه مطلب به زبان فارسیمحمد کاظم محمد طاهرآل شبیر خاقانی*******************************سخن امروز در موردحقیقت امتی است که در زیر فقر وفلاکت وبدبختی وهر نوع ظلم وتعدی زندگی میکند وازجمله تراژدی های این ملت در روزی از روزها خشکسالی وکمبود آب بوده که مردمان آنمحتاج قطره آبی برای نوشیدن ویا برای زنده ماندن دامهای خود بودند در حالیکه آب بهشکل وسیعی در پشت سدهایی که چندان از منطقه دور نیست نگهداری میشود تا بعد ازنگهداری این آب در این سدها به مناطق دیگر منتقل گردد ویا به کشورهای همسایهفروخته شود و یا برای مدتهای طولانی در این سدها به شکل راکد وبدون استفاده باقیبماند به دلایلی که هر انسان بصیر ودانایی که حجابی از تعصبات قومی ونژادی ویاتقلید کورکورانه از مردان وتقدیس نمودن آنان جلوی درک وبینشش را نگرفته باشد این حقیقت به وضوح عیان است ، ودر روزی دیگر این تراژدی به گونه ای مختلفبرای آنان ظاهر میگردد، سیلی که خانه ها وما یملک آنان را در ساعتی از بین میبرد،سدها را در مقابل خانه ها وزمینهایشان باز میکنند به بهانه ترس از شکستن سدهایساخته شده و پر شدن آنان وفشار شدید آب، در حالیکه میتوانستند به شکل آرام آراماین سدها را قبل از ماهها ویا روزها به شکل تدریجی باز کنند تا چنین فاجعه هولناکیبرای مردم رخ ندهد اگر نسبت به آنچه میگویند صادق باشند. وبدون
شک مصلحت اقتضا میکند بر اساس رأی ونظر مردمی که در رفاه ونعمت وآسایش زندگی
میکنند که این سدها بر زمینهایی که دارای نفط است باز نگردد ویا در جریان
هور العظیم که تحمل چنین آبی را داشته باشد قرار نگیرد، بلکه با قصد وعمد بر
زمینها وخانه های مردمی باز میشود که هیچ قیمتی برای زندگی آنها ودامهایشان
وزمینهایشان وجود ندارد و هر انسانی که کلمه حقی در این زمینه بیان نماید مفسد فی
الارض و یا خائن و وطن فروش محسوب میشود نه آن کسانی که برای گرفتن منصب وجاه و مقام
سعی میکنند در حالیکه اهلیت برای چنین مقاماتی را هم ندارند.شک مصلحت اقتضا میکند بر اساس رأی ونظر مردمی که در رفاه ونعمت وآسایش زندگیمیکنند که این سدها بر زمینهایی که دارای نفط است باز نگردد ویا در جریانهور العظیم که تحمل چنین آبی را داشته باشد قرار نگیرد، بلکه با قصد وعمد برزمینها وخانه های مردمی باز میشود که هیچ قیمتی برای زندگی آنها ودامهایشانوزمینهایشان وجود ندارد و هر انسانی که کلمه حقی در این زمینه بیان نماید مفسد فیالارض و یا خائن و وطن فروش محسوب میشود نه آن کسانی که برای گرفتن منصب وجاه و مقامسعی میکنند در حالیکه اهلیت برای چنین مقاماتی را هم ندارند.شک مصلحت اقتضا میکند بر اساس رأی ونظر مردمی که در رفاه ونعمت وآسایش زندگیمیکنند که این سدها بر زمینهایی که دارای نفط است باز نگردد ویا در جریانهور العظیم که تحمل چنین آبی را داشته باشد قرار نگیرد، بلکه با قصد وعمد برزمینها وخانه های مردمی باز میشود که هیچ قیمتی برای زندگی آنها ودامهایشانوزمینهایشان وجود ندارد و هر انسانی که کلمه حقی در این زمینه بیان نماید مفسد فیالارض و یا خائن و وطن فروش محسوب میشود نه آن کسانی که برای گرفتن منصب وجاه و مقامسعی میکنند در حالیکه اهلیت برای چنین مقاماتی را هم ندارند. و
کاملا واضح است که از جمله خطرناک ترین مسائلی که امتها ودیانتهای آسمانی به آن
گرفتار میشوند وقتی است که در زیر شدیدترین انواع استبداد وشروری مواجهه شوند که
همه آنها در زیر پوششی دینی و ظاهری از زهد وتقوا پوشیده میگردد، وعلمایی که به
این امور آشنایی دارند به خاطر مصلحتهای شخصی خود سکوت میکنند و اغلب شاعران
واصحاب منابر چاپلوسی مینمایند و دیگرانی که تظاهر به زهد و تقوا میکنند افرادی
هستند که نفاق را پیشه خود کرده اند حتی اگر از جمله کسانی باشند که در مسجدها
سکنا میکنند ویا امام آن مسجدها هستند، و تمامی این اعمال از دید مردم ساده لوحی که یا به خاطر جهل و نادانی
ویا به خاطر تقدیس نمودن مردان حقیقتها را متوجه نمیشوند پنهان میماند، ودر آن هنگام است که فقط مردمی میمانند که
وجدانی بیدار داشته باشند ویا از جمله آزادی خواهانی باشند که در مقابل این مسائل
شورش میکنند وبا عدم حمایت مردم روبرو میگردند که به شکل فردی در قبال این ظلم
وجور ایستادگی میکنند و وضع به جایی میرسد که آنان را به شکل فردی به پرتگاههای
مرگ با کشتن و شکنجه نمودن روانه میسازند ویا از جمله افرادی میگردند که بر آنان
حکم میشود که بدور از وطن در غربت، اقامتی اجباری را تجربه نمایند ویا در زیر
فشارهای مختلف قرار میگیرند ومجبور میشوند که زندگی بدور از وطن را برگزینند بعد
از اینکه سالها در مقابل مشکلات صبر کرده و با فقر وترس دست وپنجه نرم کرده
اند بعد از تحمل نمودن مشکلات در کشورشان وترس ظلم ظالمان راهی دیار غربت میگردند.کاملا واضح است که از جمله خطرناک ترین مسائلی که امتها ودیانتهای آسمانی به آنگرفتار میشوند وقتی است که در زیر شدیدترین انواع استبداد وشروری مواجهه شوند کههمه آنها در زیر پوششی دینی و ظاهری از زهد وتقوا پوشیده میگردد، وعلمایی که بهاین امور آشنایی دارند به خاطر مصلحتهای شخصی خود سکوت میکنند و اغلب شاعرانواصحاب منابر چاپلوسی مینمایند و دیگرانی که تظاهر به زهد و تقوا میکنند افرادیهستند که نفاق را پیشه خود کرده اند حتی اگر از جمله کسانی باشند که در مسجدهاسکنا میکنند ویا امام آن مسجدها هستند، و تمامی این اعمال از دید مردم ساده لوحی که یا به خاطر جهل و نادانیویا به خاطر تقدیس نمودن مردان حقیقتها را متوجه نمیشوند پنهان میماند، ودر آن هنگام است که فقط مردمی میمانند کهوجدانی بیدار داشته باشند ویا از جمله آزادی خواهانی باشند که در مقابل این مسائلشورش میکنند وبا عدم حمایت مردم روبرو میگردند که به شکل فردی در قبال این ظلموجور ایستادگی میکنند و وضع به جایی میرسد که آنان را به شکل فردی به پرتگاههایمرگ با کشتن و شکنجه نمودن روانه میسازند ویا از جمله افرادی میگردند که بر آنانحکم میشود که بدور از وطن در غربت، اقامتی اجباری را تجربه نمایند ویا در زیرفشارهای مختلف قرار میگیرند ومجبور میشوند که زندگی بدور از وطن را برگزینند بعداز اینکه سالها در مقابل مشکلات صبر کرده و با فقر وترس دست وپنجه نرم کردهاند بعد از تحمل نمودن مشکلات در کشورشان وترس ظلم ظالمان راهی دیار غربت میگردند.کاملا واضح است که از جمله خطرناک ترین مسائلی که امتها ودیانتهای آسمانی به آنگرفتار میشوند وقتی است که در زیر شدیدترین انواع استبداد وشروری مواجهه شوند کههمه آنها در زیر پوششی دینی و ظاهری از زهد وتقوا پوشیده میگردد، وعلمایی که بهاین امور آشنایی دارند به خاطر مصلحتهای شخصی خود سکوت میکنند و اغلب شاعرانواصحاب منابر چاپلوسی مینمایند و دیگرانی که تظاهر به زهد و تقوا میکنند افرادیهستند که نفاق را پیشه خود کرده اند حتی اگر از جمله کسانی باشند که در مسجدهاسکنا میکنند ویا امام آن مسجدها هستند، و تمامی این اعمال از دید مردم ساده لوحی که یا به خاطر جهل و نادانیویا به خاطر تقدیس نمودن مردان حقیقتها را متوجه نمیشوند پنهان میماند، ودر آن هنگام است که فقط مردمی میمانند کهوجدانی بیدار داشته باشند ویا از جمله آزادی خواهانی باشند که در مقابل این مسائلشورش میکنند وبا عدم حمایت مردم روبرو میگردند که به شکل فردی در قبال این ظلموجور ایستادگی میکنند و وضع به جایی میرسد که آنان را به شکل فردی به پرتگاههایمرگ با کشتن و شکنجه نمودن روانه میسازند ویا از جمله افرادی میگردند که بر آنانحکم میشود که بدور از وطن در غربت، اقامتی اجباری را تجربه نمایند ویا در زیرفشارهای مختلف قرار میگیرند ومجبور میشوند که زندگی بدور از وطن را برگزینند بعداز اینکه سالها در مقابل مشکلات صبر کرده و با فقر وترس دست وپنجه نرم کردهاند بعد از تحمل نمودن مشکلات در کشورشان وترس ظلم ظالمان راهی دیار غربت میگردند. و
برای اینکه سخن ما در مورد این سیل نابود کننده است باید دیباچه ای را قبل از آن
بیان نماییم وبرای واضح شدن این مطلب بر ماست که به بعضی از خاطرات گذشته باز
گردیم خاطراتی که گذشت زمان بسیاری از حقیقتهای آن را از بین برد، از جمله این
خاطرات حوادثی است که یک هفته بعد از انقلاب در ایران رخ داد وآن وقتی بود که جمعی
از جوانان افراطی که اسم خود را انقلابی گذاشته بودند واز بچه های خرمشهر وآبادان
بودند به منزل ما آمدند واز پدر من میخواستند که آنها را در رتبه ها ومقامهای
مختلف منصوب نمایند مثل بالاترین رتبه ها در لشکر ویا مقامهای اساسی اقتصادی
واجتماعی در منطقه، وقتی کلامشان را شنیدم به شدت متعجب گشتم قبل از اینکه آنها را
به خدمت پدرم ببرم، با آنها مجادله نمودم ونصیحتشان کردم که چنین امری را از پدرم
نخواهند برای اینکه بدون شک ایشان قبول نخواهند کرد لیکن آنها إصرار کردند وخود را
دارای اهلیت برای طلب نمودن چنین مناصبی دانستند، و وقتی آنها را نزدیک پدرم
راهنمایی کردم و ایشان إصرار این افراد برای گرفتن این مشاغل برجسته را مشاهده نمودند
خشمناک گشتند وآنان را از مجلس طرد نمودند به خاطر جاه طلبی شدیدی که در
آنها مشاهده کردند و دیگر به خاطر عدم کفایت وتخصصشان برای گرفتن چنین مناصبی.برای اینکه سخن ما در مورد این سیل نابود کننده است باید دیباچه ای را قبل از آنبیان نماییم وبرای واضح شدن این مطلب بر ماست که به بعضی از خاطرات گذشته بازگردیم خاطراتی که گذشت زمان بسیاری از حقیقتهای آن را از بین برد، از جمله اینخاطرات حوادثی است که یک هفته بعد از انقلاب در ایران رخ داد وآن وقتی بود که جمعیاز جوانان افراطی که اسم خود را انقلابی گذاشته بودند واز بچه های خرمشهر وآبادانبودند به منزل ما آمدند واز پدر من میخواستند که آنها را در رتبه ها ومقامهایمختلف منصوب نمایند مثل بالاترین رتبه ها در لشکر ویا مقامهای اساسی اقتصادیواجتماعی در منطقه، وقتی کلامشان را شنیدم به شدت متعجب گشتم قبل از اینکه آنها رابه خدمت پدرم ببرم، با آنها مجادله نمودم ونصیحتشان کردم که چنین امری را از پدرمنخواهند برای اینکه بدون شک ایشان قبول نخواهند کرد لیکن آنها إصرار کردند وخود رادارای اهلیت برای طلب نمودن چنین مناصبی دانستند، و وقتی آنها را نزدیک پدرمراهنمایی کردم و ایشان إصرار این افراد برای گرفتن این مشاغل برجسته را مشاهده نمودندخشمناک گشتند وآنان را از مجلس طرد نمودند به خاطر جاه طلبی شدیدی که درآنها مشاهده کردند و دیگر به خاطر عدم کفایت وتخصصشان برای گرفتن چنین مناصبی.برای اینکه سخن ما در مورد این سیل نابود کننده است باید دیباچه ای را قبل از آنبیان نماییم وبرای واضح شدن این مطلب بر ماست که به بعضی از خاطرات گذشته بازگردیم خاطراتی که گذشت زمان بسیاری از حقیقتهای آن را از بین برد، از جمله اینخاطرات حوادثی است که یک هفته بعد از انقلاب در ایران رخ داد وآن وقتی بود که جمعیاز جوانان افراطی که اسم خود را انقلابی گذاشته بودند واز بچه های خرمشهر وآبادانبودند به منزل ما آمدند واز پدر من میخواستند که آنها را در رتبه ها ومقامهایمختلف منصوب نمایند مثل بالاترین رتبه ها در لشکر ویا مقامهای اساسی اقتصادیواجتماعی در منطقه، وقتی کلامشان را شنیدم به شدت متعجب گشتم قبل از اینکه آنها رابه خدمت پدرم ببرم، با آنها مجادله نمودم ونصیحتشان کردم که چنین امری را از پدرمنخواهند برای اینکه بدون شک ایشان قبول نخواهند کرد لیکن آنها إصرار کردند وخود رادارای اهلیت برای طلب نمودن چنین مناصبی دانستند، و وقتی آنها را نزدیک پدرمراهنمایی کردم و ایشان إصرار این افراد برای گرفتن این مشاغل برجسته را مشاهده نمودندخشمناک گشتند وآنان را از مجلس طرد نمودند به خاطر جاه طلبی شدیدی که درآنها مشاهده کردند و دیگر به خاطر عدم کفایت وتخصصشان برای گرفتن چنین مناصبی.لیکن با کمال تأسفهمه آنها بعد از چند روز به آن مناصبی که میخواستند دست یافتند برای اینکه نامهتعیین آنها از مسؤولین در قم و تهران فرستاده شد وآن به دلیل این بود که اینها هماز اعضای حزب جمهوری بودند وهم از نزدیکان به بزرگان و مسؤولان کشور، بعد از مدتیبعضی از این افراد به سمتهای مهم دولتی در وزارت خانه ها راه یافتند به خاطر همینارتباطات حزبی وقومی وغیره ای که داشتند، و اما آنچه در مناصب دیگر مثل دادگاههایانقلاب وقضات آن ومجلس خبرگان وغیره رخ داد سخن در مورد آن از لحاظ نقدبسیار تمسخر آور است برای اینکه افرادی که غیر فقیه بودند به عنوان قاضی منصوبگشتند اشخاصی که در مسائلی همچون خون و مال و حرمت یک امت حکم میکردند وافرادی غیر مجتهد در مجلس خبرگانوارد شدند برای اینکه همه از یاران نظام حاکم بودند. آری
اینگونه بود که از همان اول انقلاب افرادی بر بالای مناصب حکم وقدرت نشستند که نه
از متخصصان در مجال کار بودند ونه تجربه عملی در این زمینه را داشتند واینها بودند
که به بالاترین رتبه های حکومتی رسیدند، وبسیار واضح و روشن است که وقتی سنگهای
اولیه به شکل نادرست وغلط گذاشته شوند وهمه أمور هر روز از خطایی به خطایی دیگر
منتقل گردد وبر این خطا واشتباهات إصرار شود بدون شک باید ملت امروز سقوط این
ساختمان بر مدرمش را مشاهده نماید، واین همان اموری است که همه أحزاب نابود کننده
ملتها که به اسم دین ومصالح عامه مردم بر سر سلطه میرسند اجرا میکنند، بخصوص در
کشورهای اسلامی ما که هنوز مردم از مردان تقدیس میکنند تقدیسی که بر خلاف انسانیت
ودین تلقی میشود.اینگونه بود که از همان اول انقلاب افرادی بر بالای مناصب حکم وقدرت نشستند که نهاز متخصصان در مجال کار بودند ونه تجربه عملی در این زمینه را داشتند واینها بودندکه به بالاترین رتبه های حکومتی رسیدند، وبسیار واضح و روشن است که وقتی سنگهایاولیه به شکل نادرست وغلط گذاشته شوند وهمه أمور هر روز از خطایی به خطایی دیگرمنتقل گردد وبر این خطا واشتباهات إصرار شود بدون شک باید ملت امروز سقوط اینساختمان بر مدرمش را مشاهده نماید، واین همان اموری است که همه أحزاب نابود کنندهملتها که به اسم دین ومصالح عامه مردم بر سر سلطه میرسند اجرا میکنند، بخصوص درکشورهای اسلامی ما که هنوز مردم از مردان تقدیس میکنند تقدیسی که بر خلاف انسانیتودین تلقی میشود.اینگونه بود که از همان اول انقلاب افرادی بر بالای مناصب حکم وقدرت نشستند که نهاز متخصصان در مجال کار بودند ونه تجربه عملی در این زمینه را داشتند واینها بودندکه به بالاترین رتبه های حکومتی رسیدند، وبسیار واضح و روشن است که وقتی سنگهایاولیه به شکل نادرست وغلط گذاشته شوند وهمه أمور هر روز از خطایی به خطایی دیگرمنتقل گردد وبر این خطا واشتباهات إصرار شود بدون شک باید ملت امروز سقوط اینساختمان بر مدرمش را مشاهده نماید، واین همان اموری است که همه أحزاب نابود کنندهملتها که به اسم دین ومصالح عامه مردم بر سر سلطه میرسند اجرا میکنند، بخصوص درکشورهای اسلامی ما که هنوز مردم از مردان تقدیس میکنند تقدیسی که بر خلاف انسانیتودین تلقی میشود. پس
آنچه که دیروز وامروز از نابودی وضررهای وارد شده بر مردم محقق گشت چیزی نیست الا
نتیجه همان اعمال وکردارهای غیر سالمی که از همان اول صورت گرفت وقتی که افرادی
غیر متخصص بر روی کار آورده شدند وبر مردم با زور شمشیر وقدرت حکم نمودند، و از
باب دادن مثال بر این امر میتوان افرادی همچون احمد مدنی وامیر انتظام ومحمد جهان
آرا و غیره را نام برد که بر مشاغلی منصوب گشتند که هیچ تخصص وتجربه ای بر آن
نداشتند وبه این وسیله، فساد کل کشور را احاطه نمود وخشک وتر را با هم از
بین برد در حالیکه علما و مردان دین در سکوتی مطلق نظاره میکنند.آنچه که دیروز وامروز از نابودی وضررهای وارد شده بر مردم محقق گشت چیزی نیست الانتیجه همان اعمال وکردارهای غیر سالمی که از همان اول صورت گرفت وقتی که افرادیغیر متخصص بر روی کار آورده شدند وبر مردم با زور شمشیر وقدرت حکم نمودند، و ازباب دادن مثال بر این امر میتوان افرادی همچون احمد مدنی وامیر انتظام ومحمد جهانآرا و غیره را نام برد که بر مشاغلی منصوب گشتند که هیچ تخصص وتجربه ای بر آننداشتند وبه این وسیله، فساد کل کشور را احاطه نمود وخشک وتر را با هم ازبین برد در حالیکه علما و مردان دین در سکوتی مطلق نظاره میکنند.آنچه که دیروز وامروز از نابودی وضررهای وارد شده بر مردم محقق گشت چیزی نیست الانتیجه همان اعمال وکردارهای غیر سالمی که از همان اول صورت گرفت وقتی که افرادیغیر متخصص بر روی کار آورده شدند وبر مردم با زور شمشیر وقدرت حکم نمودند، و ازباب دادن مثال بر این امر میتوان افرادی همچون احمد مدنی وامیر انتظام ومحمد جهانآرا و غیره را نام برد که بر مشاغلی منصوب گشتند که هیچ تخصص وتجربه ای بر آننداشتند وبه این وسیله، فساد کل کشور را احاطه نمود وخشک وتر را با هم ازبین برد در حالیکه علما و مردان دین در سکوتی مطلق نظاره میکنند.واز جمله خاطراتدردناک دیگر امری است که قبل از تقریبا چهل سال گذشته رخ داد وآن جلسه اجتماع بینمرحوم پدر من یعنی آیة الله شیخ محمد طاهر خاقانی و آقای خمینی در شهر قم بعد ازانقلاب بود، در آن جلسه پدر من رو به آقای خمینی کردند وفرمودند که از جمله افرادیکه بر مردم مسلط کردید احمد مدنی است که از همه طرف بر مردم ظلم میکند وانسانها رابه قتل میرساند و احمد مدنی همانگونه که میدانید مرد جنگ است وهیچ زبانی غیر اززبان شمشیر وخشونت نمیشناسد، آقای خمینی جواب دادند که (شیخنا الأجل) ما تصورمیکردیم که احمد مدنی از جمله مردان صالح و برازنده ای است وبه خاطر همین او را بهمنطقه شما فرستادیم- پدر من پاسخ دادند اگر امر اینگونه است پس بقیه مناطق کشور رااز چنین انسان برازنده ای محروم نکنید بگذارید همه از عدل واحسان چنین انسانی سودببرند چه خوب است که این عدالت را بین تمام مناطق کشور تقسیم نمایید واو را بهاستان دیگری منتقل کنید تا بقیه مردم در ایران از عدالت این مرد و فضل او استفادهبردند، وهیچ امری اقتضا نمیکند که این عدالت را فقط مختص مناطق ما گردانید. آقای
خمینی پاسخ دادند که اگر امر اینگونه است و (شیخنا) نظرتان این است که او یک انسان
خوب وبرازنده ای نیست ما با مشکل کمبود مردان صالح یعنی قحط الرجال باید چه کنیم؟
، پدرم با تعجب جواب دادند که من در گذشته و قبل از سقوط نظام سابق به شما گفته
بودم که در بعضی وقتها سقوط حکومتها ممکن است کار چندان سختی نباشد وچه بسا کشورهایی
که در زمان ما انقلاب کردند و حکومت را تغییر دادند بلکه امر مهم فکر نمودن برای
باز سازی درست است بعد از نابودی نظام نه اینکه فقط افراد را تغییر دهیم وتراژدی
ومصیب همان تراژدی سابق باشد ، آقای خمینی لحظه ای ساکت شدند سپس گفتند آنچه که
میگویید حق است ومن وعده میدهم که به زودی همه این افراد غیر صالح را عزل نمایم
همانگونه که نسبت به بقیه مطالبی که ارتباط به استان خوزستان وحقوق عرب منطقه و یا
بقیه مناطق در ایران بود نیز وعده خیر وقبول دادند، لیکن با هزار تأسف باید بگوییم
که آنچه بعد از آن اتفاق افتاد فقط هجوم بر خانه ومدرسه ومسجد پدرم بود وقتی که به
خرمشهر بازگشتیم وبعد از آن تا زمان وفات پدرم در حصر خانگی سخترین حالات را تجربه
نمودیم.خمینی پاسخ دادند که اگر امر اینگونه است و (شیخنا) نظرتان این است که او یک انسانخوب وبرازنده ای نیست ما با مشکل کمبود مردان صالح یعنی قحط الرجال باید چه کنیم؟، پدرم با تعجب جواب دادند که من در گذشته و قبل از سقوط نظام سابق به شما گفتهبودم که در بعضی وقتها سقوط حکومتها ممکن است کار چندان سختی نباشد وچه بسا کشورهاییکه در زمان ما انقلاب کردند و حکومت را تغییر دادند بلکه امر مهم فکر نمودن برایباز سازی درست است بعد از نابودی نظام نه اینکه فقط افراد را تغییر دهیم وتراژدیومصیب همان تراژدی سابق باشد ، آقای خمینی لحظه ای ساکت شدند سپس گفتند آنچه کهمیگویید حق است ومن وعده میدهم که به زودی همه این افراد غیر صالح را عزل نمایمهمانگونه که نسبت به بقیه مطالبی که ارتباط به استان خوزستان وحقوق عرب منطقه و یابقیه مناطق در ایران بود نیز وعده خیر وقبول دادند، لیکن با هزار تأسف باید بگوییمکه آنچه بعد از آن اتفاق افتاد فقط هجوم بر خانه ومدرسه ومسجد پدرم بود وقتی که بهخرمشهر بازگشتیم وبعد از آن تا زمان وفات پدرم در حصر خانگی سخترین حالات را تجربهنمودیم.خمینی پاسخ دادند که اگر امر اینگونه است و (شیخنا) نظرتان این است که او یک انسانخوب وبرازنده ای نیست ما با مشکل کمبود مردان صالح یعنی قحط الرجال باید چه کنیم؟، پدرم با تعجب جواب دادند که من در گذشته و قبل از سقوط نظام سابق به شما گفتهبودم که در بعضی وقتها سقوط حکومتها ممکن است کار چندان سختی نباشد وچه بسا کشورهاییکه در زمان ما انقلاب کردند و حکومت را تغییر دادند بلکه امر مهم فکر نمودن برایباز سازی درست است بعد از نابودی نظام نه اینکه فقط افراد را تغییر دهیم وتراژدیومصیب همان تراژدی سابق باشد ، آقای خمینی لحظه ای ساکت شدند سپس گفتند آنچه کهمیگویید حق است ومن وعده میدهم که به زودی همه این افراد غیر صالح را عزل نمایمهمانگونه که نسبت به بقیه مطالبی که ارتباط به استان خوزستان وحقوق عرب منطقه و یابقیه مناطق در ایران بود نیز وعده خیر وقبول دادند، لیکن با هزار تأسف باید بگوییمکه آنچه بعد از آن اتفاق افتاد فقط هجوم بر خانه ومدرسه ومسجد پدرم بود وقتی که بهخرمشهر بازگشتیم وبعد از آن تا زمان وفات پدرم در حصر خانگی سخترین حالات را تجربهنمودیم. لیکن
آنچه ما امروز در صدد بیان آن هستیم این است که گذشت چهل سال بر همین منوال یعنی
سرکار آمدن افرادی غیر متخصص و کسانی که تجربه در کار ندارند غیر از این امر را
نیز به بار نخواهد آورد وآنچه فردا به آن خواهیم رسید از این امر نیز بدتر است،
وهمه آنچه بیان کردیم بدور از اعمالی است که به شکل عمدی در منطقه ما صورت
میگیرد از جمله خشکسالی عمدی در مدت چند سال و باز کردن سدها در وقتهایی دیگر در
حالیکه میتوانند آب را به سوی هور عظیم هدایت کنند تا وارد زمینها وخانه های مردم
نگردد، و از جمله اعمال عمدی که انجام میدهند اجبار نمودن مردم به هجرت وعدم آباد
کردن منطقه بعد از سی سال از تمام شدن جنگ است، همچنین بسیاری از کمکها از کشورهای
همسایه برای کمک به سیل زدگان ارسال گشت لیکن هیچکدام از آنها به دست مردم نرسید،
پس همه آن کمکها به کجا رفت؟ در حالیکه مردم چیزی غیر از آنچه خود اهالی منطقه
اهدا کرده بودند را بدست نیاوردند مردمانی که خودشان نیز سیل زده وسختی کشیده
هستند، همه این امور را فقط خداوند متعال میداند در حالیکه منطقه خیرات وثروتهای
عظیمی را دارد که اصلا احتیاج به کمکهای خارجی نیستآنچه ما امروز در صدد بیان آن هستیم این است که گذشت چهل سال بر همین منوال یعنیسرکار آمدن افرادی غیر متخصص و کسانی که تجربه در کار ندارند غیر از این امر رانیز به بار نخواهد آورد وآنچه فردا به آن خواهیم رسید از این امر نیز بدتر است،وهمه آنچه بیان کردیم بدور از اعمالی است که به شکل عمدی در منطقه ما صورتمیگیرد از جمله خشکسالی عمدی در مدت چند سال و باز کردن سدها در وقتهایی دیگر درحالیکه میتوانند آب را به سوی هور عظیم هدایت کنند تا وارد زمینها وخانه های مردمنگردد، و از جمله اعمال عمدی که انجام میدهند اجبار نمودن مردم به هجرت وعدم آبادکردن منطقه بعد از سی سال از تمام شدن جنگ است، همچنین بسیاری از کمکها از کشورهایهمسایه برای کمک به سیل زدگان ارسال گشت لیکن هیچکدام از آنها به دست مردم نرسید،پس همه آن کمکها به کجا رفت؟ در حالیکه مردم چیزی غیر از آنچه خود اهالی منطقهاهدا کرده بودند را بدست نیاوردند مردمانی که خودشان نیز سیل زده وسختی کشیدههستند، همه این امور را فقط خداوند متعال میداند در حالیکه منطقه خیرات وثروتهایعظیمی را دارد که اصلا احتیاج به کمکهای خارجی نیستآنچه ما امروز در صدد بیان آن هستیم این است که گذشت چهل سال بر همین منوال یعنیسرکار آمدن افرادی غیر متخصص و کسانی که تجربه در کار ندارند غیر از این امر رانیز به بار نخواهد آورد وآنچه فردا به آن خواهیم رسید از این امر نیز بدتر است،وهمه آنچه بیان کردیم بدور از اعمالی است که به شکل عمدی در منطقه ما صورتمیگیرد از جمله خشکسالی عمدی در مدت چند سال و باز کردن سدها در وقتهایی دیگر درحالیکه میتوانند آب را به سوی هور عظیم هدایت کنند تا وارد زمینها وخانه های مردمنگردد، و از جمله اعمال عمدی که انجام میدهند اجبار نمودن مردم به هجرت وعدم آبادکردن منطقه بعد از سی سال از تمام شدن جنگ است، همچنین بسیاری از کمکها از کشورهایهمسایه برای کمک به سیل زدگان ارسال گشت لیکن هیچکدام از آنها به دست مردم نرسید،پس همه آن کمکها به کجا رفت؟ در حالیکه مردم چیزی غیر از آنچه خود اهالی منطقهاهدا کرده بودند را بدست نیاوردند مردمانی که خودشان نیز سیل زده وسختی کشیدههستند، همه این امور را فقط خداوند متعال میداند در حالیکه منطقه خیرات وثروتهایعظیمی را دارد که اصلا احتیاج به کمکهای خارجی نیست اگر فقط عدالت در این
منطقه اجرا گردد واحتیاج به این ندارد که منتی بر سر آنها گذاشته شود به
وسیله گرفتن مجوز از یک فقیه که اجازه دهد بعضی از اموال خمس و زکات به آنها تعلق
گیرد ، در حالیکه همه میدانند وقتی که منطقه ای به ثروتهای خود احتیاج دارد دیگر
جائز نیست که اموال آن منطقه به مناطق دیگر منتقل شود همانگونه که حاکمان به وسیله
گرفتن ثروتهای منطقه به شکل کامل مثل نفط وگاز و غیره وانتقال دادن آنها به مناطق
و شهرهای دیگر در حالیکه مردم در فقر و سختی زندگی میکنند وبسیاری از آنها برای
بدست آوردن خورد و خوراک روزانه خویش مجبور هستند که خانه وفرزندان خود را ترک
کنند تا در کشورهای همسایه برای بدست آوردن کار سعی وتلاش نمایند، و از جمله
اعمالی که دولت بر ضد مردم این منطقه انجام میدهد خارج نمودن مردم از این منطقه
وبردن آنان به شهرهایی مثل یزد واصفهان وغیره به جای اینکه شهر ومنطقه آنان را
آباد سازند ومشکلات منطقه را حل نمایند. این سیاست یعنی سیاست هجرت اجباری
یک عمل جدیدی نیست که در این زمان اعمال میشود بلکه از زمان کریم خان زند و زمان
رضا شاه نیز اعمال میگشته و تا امروز نیز ادامه دارد، وبه خاطر همین باید در نهایت
بیان نماییم که بر مردم است که با هم متحد گردند و همدیگر را یاری نمایند برای
اینکه این یک تکلیف اسلامی وانسانی است که
بر گردن هر انسانی چه مرد وزن نهاده شده است که به اندازه امکانیتهای خود کمکهای
مادی ومعنوی را انجام دهند حال چه این
کمکها به شکل بیان و یا عمل باشد و در این امر بر خداوند متعال توکل نمایند بدرستی
که او ارحم الراحمین است، همچنین باید اضافه نمایم که من در طول این چهل سال همه
اعمال غیر انسانی از ظلم وجور را محکوم ساخته همچنان که امروز محکوم میسازم و شاید
صبح وروشنایی نزدیک باشد در آن روزی که همه به وسیله تحقیق عدالت الهی خرسند
میشوند و تمامی ظلم وجور وتعدی و دشمنی از بین میرود بخصوص اگر این اعمال لباس دین
را بر تن نماید که در این حالت درد و رنج آن بسیار بیشتر خواهد بود .منطقه اجرا گردد واحتیاج به این ندارد که منتی بر سر آنها گذاشته شود بهوسیله گرفتن مجوز از یک فقیه که اجازه دهد بعضی از اموال خمس و زکات به آنها تعلقگیرد ، در حالیکه همه میدانند وقتی که منطقه ای به ثروتهای خود احتیاج دارد دیگرجائز نیست که اموال آن منطقه به مناطق دیگر منتقل شود همانگونه که حاکمان به وسیلهگرفتن ثروتهای منطقه به شکل کامل مثل نفط وگاز و غیره وانتقال دادن آنها به مناطقو شهرهای دیگر در حالیکه مردم در فقر و سختی زندگی میکنند وبسیاری از آنها برایبدست آوردن خورد و خوراک روزانه خویش مجبور هستند که خانه وفرزندان خود را ترککنند تا در کشورهای همسایه برای بدست آوردن کار سعی وتلاش نمایند، و از جملهاعمالی که دولت بر ضد مردم این منطقه انجام میدهد خارج نمودن مردم از این منطقهوبردن آنان به شهرهایی مثل یزد واصفهان وغیره به جای اینکه شهر ومنطقه آنان راآباد سازند ومشکلات منطقه را حل نمایند. این سیاست یعنی سیاست هجرت اجبارییک عمل جدیدی نیست که در این زمان اعمال میشود بلکه از زمان کریم خان زند و زمانرضا شاه نیز اعمال میگشته و تا امروز نیز ادامه دارد، وبه خاطر همین باید در نهایتبیان نماییم که بر مردم است که با هم متحد گردند و همدیگر را یاری نمایند برایاینکه این یک تکلیف اسلامی وانسانی است کهبر گردن هر انسانی چه مرد وزن نهاده شده است که به اندازه امکانیتهای خود کمکهایمادی ومعنوی را انجام دهند حال چه اینکمکها به شکل بیان و یا عمل باشد و در این امر بر خداوند متعال توکل نمایند بدرستیکه او ارحم الراحمین است، همچنین باید اضافه نمایم که من در طول این چهل سال همهاعمال غیر انسانی از ظلم وجور را محکوم ساخته همچنان که امروز محکوم میسازم و شایدصبح وروشنایی نزدیک باشد در آن روزی که همه به وسیله تحقیق عدالت الهی خرسندمیشوند و تمامی ظلم وجور وتعدی و دشمنی از بین میرود بخصوص اگر این اعمال لباس دینرا بر تن نماید که در این حالت درد و رنج آن بسیار بیشتر خواهد بود .منطقه اجرا گردد واحتیاج به این ندارد که منتی بر سر آنها گذاشته شود بهوسیله گرفتن مجوز از یک فقیه که اجازه دهد بعضی از اموال خمس و زکات به آنها تعلقگیرد ، در حالیکه همه میدانند وقتی که منطقه ای به ثروتهای خود احتیاج دارد دیگرجائز نیست که اموال آن منطقه به مناطق دیگر منتقل شود همانگونه که حاکمان به وسیلهگرفتن ثروتهای منطقه به شکل کامل مثل نفط وگاز و غیره وانتقال دادن آنها به مناطقو شهرهای دیگر در حالیکه مردم در فقر و سختی زندگی میکنند وبسیاری از آنها برایبدست آوردن خورد و خوراک روزانه خویش مجبور هستند که خانه وفرزندان خود را ترککنند تا در کشورهای همسایه برای بدست آوردن کار سعی وتلاش نمایند، و از جملهاعمالی که دولت بر ضد مردم این منطقه انجام میدهد خارج نمودن مردم از این منطقهوبردن آنان به شهرهایی مثل یزد واصفهان وغیره به جای اینکه شهر ومنطقه آنان راآباد سازند ومشکلات منطقه را حل نمایند. این سیاست یعنی سیاست هجرت اجبارییک عمل جدیدی نیست که در این زمان اعمال میشود بلکه از زمان کریم خان زند و زمانرضا شاه نیز اعمال میگشته و تا امروز نیز ادامه دارد، وبه خاطر همین باید در نهایتبیان نماییم که بر مردم است که با هم متحد گردند و همدیگر را یاری نمایند برایاینکه این یک تکلیف اسلامی وانسانی است کهبر گردن هر انسانی چه مرد وزن نهاده شده است که به اندازه امکانیتهای خود کمکهایمادی ومعنوی را انجام دهند حال چه اینکمکها به شکل بیان و یا عمل باشد و در این امر بر خداوند متعال توکل نمایند بدرستیکه او ارحم الراحمین است، همچنین باید اضافه نمایم که من در طول این چهل سال همهاعمال غیر انسانی از ظلم وجور را محکوم ساخته همچنان که امروز محکوم میسازم و شایدصبح وروشنایی نزدیک باشد در آن روزی که همه به وسیله تحقیق عدالت الهی خرسندمیشوند و تمامی ظلم وجور وتعدی و دشمنی از بین میرود بخصوص اگر این اعمال لباس دینرا بر تن نماید که در این حالت درد و رنج آن بسیار بیشتر خواهد بود .با تمنای خیر و فرج برای همگی شما: محمد کاظم محمد طاهر شبیر خاقانی
الجمعة، 12 أبريل 2019
الاثنين، 25 فبراير 2019
جوهرة الأكوان فاطمة الصديقة عليها السلام
جوهرة الأكوان فاطمة الصديقة (س)
قصيدة قد نظمها سماحة الأستاذ الشيخ محمد كاظم الخاقاني
الشمس والقمرُ الوضّاء قد كانا
*** لفاطمٍ في سما العرفان
عنوانا
وفي غدٍ سوف يبدو الحقّ في صحفٍ ** تتلى بأصقاع حشرٍ كان تبيانا
من
بعد ما طمست في ليل معضلةٍ *** أسفارها
لشقاءٍ كان كتمانا
حيث الدّنية في وديانها ظُلَمٌ ***
تكاد تحجبُ للأهواء أركانا
بها المعالمُ والآياتُ مشرقة *** والعدل في ظلّها قد كان بنيانا
سرّ الوجود لغايات العلا أبداً ***
قَدِ انطوى في كتابٍ كان ميزانا
كتاب جوهرةِ الأكوان فاطمة
*** بشرى لمن عاش ليل الجهل
عرفانا
فراح يطرب من أنوارها فرحاً
*** يسعى لرضوان ربٍّ كان رحمانا
قد شاهد الحقّ في أوطانه قمماً *** تروي أحاديث صدقٍ كان إيمانا
بشراك يا من رأيت الحق مرتسِماً***في وجه شمسٍ سماها كان برهانا
تلك التي جاء في التنزيل أنّ لها
** مقام جمعٍ لدى الرحمن مولانا
قصيدة في مدح سيدة نساء العالمين فاطمة الزهراء عليها السلام
قصيدة في مدح سيدة نساء العالمين فاطمة الزهراء عليها السلام
قد نظمها سماحة الأستاذ الشيخ محمد كاظم الخاقاني
*******
كوثرُ الكونِ لآفاق الخلود
هبةُ الحقّ لغاياتِ الوجود
حيدرُ المجدِ وطه ذو الندى
والألى هم للعلا خيرُ شهود
تممُ الله بها أنعمهُ
لسنا العترةِ من بعد سجود
لتكونَ السرَّ من آلاءه
يوم نلقاه بلا أي جحود
آيةً فيها تجلّى للورى
راسماً عرشَ الهدى بعد صدود
فأضيعتْ بعد ما حلّ الدجى
بربوعٍ نالها طيشُ عنود
آهِ من فعلة قومٍ بدّلوا
قيمَ الحقّ لأهواء حقود
فتناسوا للهوى ما أبرموا
من سلامٍ فيه أسفارُ العهود
ليعيشوا البغيَ أنغام الردى
أمماً تسعى لأوهامِ خلود
السبت، 9 فبراير 2019
الخميس، 24 يناير 2019
خطاب ألقاه سماحة الأستاذ الشيخ محمد كاظم الخاقاني في ذكرى وفاة والده المرجع الديني آية الله الشيخ محمد طاهر آل شبير الخاقاين
خطاب ألقاه سماحة الأستاذ الشيخ محمد كاظم الخاقاني في ذكرى وفاة والده المرجع الديني آية الله الشيخ محمد طاهر آل شبير الخاقاين
الأحد، 6 يناير 2019
السبت، 22 ديسمبر 2018
السبت، 1 ديسمبر 2018
الأربعاء، 28 نوفمبر 2018
الأحد، 25 نوفمبر 2018
الخميس، 1 نوفمبر 2018
الخميس، 4 أكتوبر 2018
الخميس، 30 أغسطس 2018
الجمعة، 24 أغسطس 2018
الجمعة، 3 أغسطس 2018
ترجمه بیانیه استاد شیخ محمد کاظم خاقانی در خصوص آنچه که در کشور ما از ظلم وتعدی واخذ حقوق هموطنان رخ میدهد
بسم الله الرحمن الرحیم ترجمه بیانیه استاد شیخ محمد کاظم
خاقانی در خصوص آنچه که در کشور ما از ظلم وتعدی واخذ حقوق هموطنان رخ میدهد: وسیعلمُ الذین ظلموا أی منقلبٍ ینقلبون
والعاقبة للمتقین والحمد لله رب العالمین- كسانى كه ستم كرده اند به زودى خواهند
دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت بدرستی که عاقبت از آن پرهیزکاران است
والحمد لله رب العالمین –
در این بیانیه استاد شیخ محمد کاظم خاقانی در ابتدا اشعاری
را که از نظم ایشان بود درباره آنچه که از ظلم وتعدی و فقدان حقوق مردم رخ میدهد
بیان نمودند ودر این ضمن کل اعمال ظلم وستم و چپاول حقوق مردم به اسم دین وبه اسم
تشیع را در کشور محکوم ساختند.
در این ابیات شعری آمده است: به چه زبانی میتوان این
حقیقتها را بیان نمود درحالیکه قلب از شدت آنچه میگذرد متأثر است؛ در زمانی که نور
هدایت و روشنایی به تاریکی محض مبدل گشته است – در این زمان دین ودیانت بر اساس
هواهای نفسانی افراد وبه هدف کسب درآمد وشهرت استفاده میشود- ودر دست افرادی است
که دین سلم وسلام الهی را به آتشی گداخته تبدیل نموده اند- وبه خاطر این شقاوت هر
آنچه از حسن وجمال دین الهی باقی مانده بود از بین رفت – مسائلی که میبایست نوری
برای هدایت بشریت باشند- وبه خاطر این جور ودوری از حق وحقیقت مردم در سختی وشدت
در کوخهای فقیرانه ای که فقط درد ورنج را روزانه به آنان هدیه میدهد زندگی میکنند-
ای وای بر تاریخ وزمان که چگونه مردان دین الهی را بازیچه خود قرار دادند و حال و
روز به جایی رسید که دین الهی تبدیل به نقمت و جور برای مردم گشت- وبه خاطر مکر
ونیرنگ این انسانها است که مردم ساده لوح عدل الهی را متهم میسازند- وتمامی آنچه
از مکر ونیرنگ وظلم رخ میدهد بدست کسانی است که با اسم دین واسلام ضربه به شریعت
وارد میکنند- وچه بسیارند آن انسانهایی که حقیقت را میدانند لیکن به خاطر مصلحتهای
فردی وشخصی خود وبه خاطر اینکه ثروت وجاه ومقام خود را از دست ندهند در سکوتی مطلق
مشغول خرسندی وخوشحالی در دنیای خود هستند – چه حسرت جانسوزی است که بر دین اسلامی
وارد میشود که دین به آتشفشانی سوزنده و دردناک تبدیل گشته است – شکوای ما فقط به
آن خداوند آسمانها وزمین است به خاطر این انحراف وخروج از صراط مستقیم- که عدل
الهی در این جاده مرگبار به خون وخونریزی تبدیل گشته است- واین رکب تاریکی وظلمت است
که به هر کسی که در این جاده حرکت ننماید تهمت کفر و خروج از دین را صادر میکند– و
با وجود تمامی این ظلم وستمها؛ باز اموال مردم وامت را به شکل کامل غارت میکنند
واین وضع وحال را فقط آن انسانهایی درک میکنند که در زیر این ظلم وستم ناله سر
میدهند - ای خداوند متعال تعجیلی فرما تا راه نجاتی برای این انحراف وتعدی بوجود
آید؛ آن عدلی که با ظهور خود بتهای ستم وجور وانحراف را نابود سازد و شقاوت را به
نور وروشنایی وسعادت مبدل گرداند- که به وسیله این ظهور است که باری دیگر دین الهی
باز گردانده خواهد شد – تا زمین خدا بعد از سالهای شقاوت وبدبختی به نعمت وسعادتی
عجیب مبدل گردد- در آن زمانی که همه مردم در امن وآسایش زندگی خواهند کرد – واز شر
هر منافق ودجالی که ادعای نسک ودیانت وتقوای ظاهری دارد رهایی یابد- وچه قدر به
خاطر این شکافهای عظیمی که در دین بوجود آوردند عرفان حقیقی دین وعصمتهای اساسی آن
را به نابودی وهلاکت رساندند- وبه وسیله ریسمانهای پلیدی وخبث خویش آیه های واضح
ومبین شریعت را مقید نمودند- ودر شبی سخت وپر بلا آیه های شریعت وراه وروش اسلام
راستین را بر طبق هواهای نفسانی خود تفسیر نمودند تا جایی که این راه نورانی به
تاریکی مطلق مبدل گشت- نمیدانم در چنین وضعی آیا باید به حال وروز خود گریست- به
حال آن جهل ونادانی که گویا به خاطر شدت وسختی زمان؛ وطنی اساسی برای ما گشته است ؟–
ویا باید به این وضع و روز واحوال خندید؛ وضعی که اصل دین را به شکل کامل ویران
ساخت وقتی که به دون عقل وتأمل ودانش قبول
کردیم که یک انسان به تنهایی نماینده شرع ومردم وامت باشد- آن فردی که به دون قید
وشرط دارای ولایت است – وفقط فعل اوست که راه و روش اسلام را نشان میدهد – در
حالیکه این امر در اذهان آن انسانهایی که دانشی اندک دارند گویا به معنای کرامتی
الهی تلقی میشود- در حالیکه این امر چیزی جز پرتگاهی به سوی بدبختی وندامت نخواهد
بود-
وبعد از بیان این ابیات شعری استاد شیخ محمد کاظم خاقانی
بیان نمودند:
جای تعجب بسیار است که اسلام به وسیله مدعیان اسلام کشته
میشود- در حالیکه همه مسلمانان شاهد این سربریدگی هولناک هستند؛ وهیچ کس این عمل
را مورد انتقاد قرار نمیدهد ویا چنین عملی را محکوم نمیسازد؛ حتی به اندازه مقداری
که فطرت هر انسان میتواند شاهد آن باشد ویا به اندازه شخصی که ضمیری بیدار داشته
باشد وبه وسیله آن حقیقتها را مشاهده
نماید ویا به خاطر غیرتی که یک انسان مسلمان باید در قبال تحریف دین خود احساس
نماید- این کلمات در قبال انسانهایی گفته میشود که خود را منتسب به دین اسلام؛ دین
سلم وعدل مینامند ودر مقابل عامه مردم به علم وپرهیزکاری معروفند؛ در حالیکه این
افراد از برکت سفره های دین زندگی خود را میگذرانند وبه خاطر همین انتساب به شریعت
است که همه مردم به آنها احترامی شایان میگذارند؛ احترامی که در بعضی وقتها به
مرحله قداست بسیار شدید میرسد- وبا وجود تمامی این نعمتهای الهی که بر آنان نازل
میشود حق شکر این نعمت را ادا نمیکنند واز حق وحقیقت دفاع نمینمایند؛ در حالیکه
این عملی است که بر عهده آنان به عنوان تکلیفی الهی نهاده شده است – وهیچکدام از
آنها سعی برای اقامه نمودن عدل انجام نمیدهند عدلی که پایه های اساسی دین بر آن
استوار میگردد همانگونه که خود ادعای انتساب به انسانی عظیم همچون امام حسین علیه
السلام را دارند؛ شخصیت بزرگی که انقلابی عظیم بر ضد ظلم وظالمین بود وباید با
کمال تأسف بیان کنیم که این انسانهایی که
خود را به سید الشهداء نسبت میدهند مظهر سکوت و نفاق وچاپلوسیند. اضافه بر اینکه آنها
بر طبق سیرت وسنت آن انسانی که اسم مذهب خود را به نام او نهاده اند نیز عمل
نمیکنند؛ انسان بزرگوار تاریخ یعنی امام علی علیه السلام شخصی که ظهور حق وعدالت
الهی بود آن شخصی که کل جهان در مورد عدالت او سخن میگوید – در حالیکه امیرمؤمنان
ع خود بیان نمودند (وما أخذ الله علی العلماء أن لا یقاروا علی کظة ظالم ولا سغب
مظلوم) که بر علما است که در مقابل ظلم ظالمان و ناله وشیون مظلومان سکوت اختیار
ننمایند-.
بله اینگونه بود که امام علی ع در این کلمات گهربار خود
وظیفه علما را به شکل واضح بیان فرمودند که بر آنها است که انسانهای خداپرست حقیقی
وزبان صادق وناطق امت اسلامی باشند تا ندای آنان سبب احقاق حق واجرای عدالت گردد.
جای تأسف بسیار است که اسلام در طول تاریخ به دست چنین
انسانهایی که خود را منتسب به مذهب ودین مینمایند تحریف میشود در حالیکه بقیه
مسلمانان شاهد وناظر این اعمال هستند لیکن از دور فقط مشاهده میکنند بدون اینکه
برای حفظ دین خود عملی انجام دهند وگویا تمامی آنچه که اجرا میشود از تعدی وظلم
وانحراف هیچ ارتباطی به آنها ندارد تا وقتی که یکی از آنان خود به سوختگی این آتش
هولناک دچار گردد؛ در آن وقت است که ندای وا اسلاما سر میدهد وبا ناله ای
جانسوزانه از تمامی مسلمانان میخواهد که برای نجات او اقدام نمایند ودر آن هنگام
است که اعمال چنین انسانهایی را خارج از دین وبدور از وجدان وانسانیت تلقی میکند.
خدای متعال در دنیا سنتهای معینی را بر پا داشته است که بر
اساس این سنتها است که اگر مردم عمل کنند آنان را به سوی پیروزی وسعادت ویا نابودی
وهلاکت خواهد کشاند ؛ مثلا وقتی که پیوندهای دوستی ومحبت و وحدت در بین مردم از
بین میرود در حالیکه همه آنها در یک کشور واحد ودر زیر یک شرایط معین زندگی میکنند
ودر آن هنگامی که سرنوشت همه آنان به وسیله بودن در آن مکان معین رقم میخورد
وعالمان آن زمان هیچ اهمیتی به سرنوشت مردم نداشته باشند ؛ افرادی که فقط به فکر
مصلحتهای شخصی وفردی خود هستند؛ در آن هنگام است که چه بخواهند وچه نخواهند از این
آتش هولناک تاریکی وظلم قدری نصیب آنان نیز خواهد شد حتی اگر از جمله افرادی باشد
که در پرتگاههای نفاق وتاریکی زندگی میکند. وبه خاطر همین است که در روزی از روزها
آن مردانی که قادر بودند به وسیله اتحاد
خود در آن زمان این انحراف وظلم ایستادگی کنند؛ در آن زمان که مرد بزرگ تاریخ
وانسان والا؛ مرجع دین آیت الله شیخ محمد طاهر آل شبیر خاقانی ندای حق وحقیقت را
سر دادند واز بقیه خواستند که برای حق وحقیقت ایستادگی نمایند وبا وحدت کلمه ای
عظیم این اعمال ناشایست را محکوم گردانند تا از همان اول جلوی انحراف وظلم وستم
واستبداد گرفته شود قبل از اینکه امور به جایی برسد که دیگر مجالی برای اصلاح آن
وجود نداشته باشد - لیکن با وجود تلاشهای شایانی که عظیم تاریخ آیت الله شیخ محمد
طاهر خاقانی انجام دادند ؛ متأسفانه بقیه آن علما از گفتن وبیان کلمه حق امتناع نمودند
وبرای خود سکوت وخاموشی را اختیار کردند در آن زمانی که در ایران به عنوان مراجع
دین وعلما جایگاه واحترامی در نظر مردم داشتند ومیتوانستند به وسیله این ایستادگی
کلمه نهایی برای جلوگیری از ظلم وانتهاک حقوق بشر را صادر نمایند لیکن سکوت را بر
بیان برگذیدند لیکن بعد ازمدتی نه چندان دور؛ شاهد بودیم که چگونه آنانی که روزی
از گفتن ندای حق پرهیز نمودند در روزی دیگر به وسیله این آتشی که همه را با خود خواهد
برد سوزانده شدند؛ انسانهایی که زمانی به اسم تقیه ویا اعمال نمودن موازنه خواستند
همه جهتها را راضی نگه دارند؛ وامروز وبعد از گشت سالهای طولانی از آن حادثه بیان
میکنم همانگونه که بارها وبارها این مطلب را بیان نمودم که آن ظلمی که درمنطقه
ما به اسم دین واسلام اعمال میشود ومقصود
از منطقه ما اقلیم اهواز است ،نه تنها این منطقه بلکه آن ظلمی که در بقیه مناطق
ایران رخ میدهد ویا طبقه بندی اجتماعی که بر طبق زبان ویا نژاد ویا فرهنگ ودین در
بسیاری از شهرهای ایران رخ میدهد؛ اضافه بر آن مهاجرتهای قسری واجباری که دولت ؛مردم
را به آن وادار میکند ویا اعدامهای متعدد و غارت نمودن ثروتهای مردم وزندان
واعدام افرادی که برای گرفتن حقوق مشروع
خود در کشور اقدام به راهپیمایی میکنند ؛ که به تمامی این افراد اسم مفسدین فی
الارض وخارج از دین ومخالف با خدا وپیامبر و یا اغتشاشگر گفته میشود تمامی این ظلمها
با ساده ترین حقوق انسان وبا آزادی فکری وبا کرامت انسانی مخالفت میکند اضافه بر
این اینکه این اعمال به شکل کامل با شریعت الهی مخالفت است آن دینی که دین آزادی و
برابری وعدالت است؛ واین موضوعی بود که من آن را در بسیاری از درسها وسخنرانیهای
خود تکرار نمودم ودر بین کلمات خویش بیان کردم که آنچه به اسم دین در ایران اعمال
میشود؛ دین اسلامی از آن متبری است؛ زیرا در بسیاری از مواقع دین به اسم دین به
قتل میرسد ؛ حقوق مردم به اسم شریعت پایمال میگردد همانگونه که دمکراسی در کل جهان
به اسم دموکراسی اعدام میشود؛ واموال مردم وکرامتهای آنان غارت میگردد در زیر
بهترین شعارها وزیباترین کلمات؛ از طرف بسیاری از سیاستمداران و علمای دین
وانسانهایی که تظاهر به زهد وتقوا میکنند.
به درستی که حاکم خدای متعال است در آن روزی که تمامی
ستمکاران خسارت اعمال خویش را مشاهده خواهند کرد وبا یقین میتوان گفت که هیچ عدالتی
به جز عدالت الهی در روی زمین بر پا نخواهد گشت ؛ آن عدالتی که بدست نیکوکاران
وپرهیزکاران وانسانهای عظیم زمان رخ خواهد داد کسانی که کل کره زمین را مملو از
قسط وعدل خواهند کرد در زیر پرچم منجی بشریت از آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم
مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف که به هدف زنده نمودن دین بعد از نابودی
وبرای نجات بندگان الهی از دست ظالمان خواهد بود . به امید روز رهایی و شکفتن
خورشید حقیقت شما را به خدای متعال میسپارم وبرای شما توفیق الهی وسرفرازی وامن
وآرامش واجرای عدالت را خواهانم والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته .
استاد شیخ
محمد کاظم آل شبیر خاقانی
السبت، 30 يونيو 2018
بيانية إستنكار لما يجري من ظلم واضطهاد بإسم الدين في إقليم الأهواز - لسماحة الأستاذ الشيخ محمد كاظم الخاقاني
بسم الله الرحمن الرحيم والحمد لله رب الحق
والسلام الذي بعث محمدا المصطفى صلى الله عليه وآله وسلم رحمة للعالمين فكان
ظهوراً للعدل الإلهي تجلت به مكارمُ الأخلاق وقد أمرنا تعالى كمسلمين أن نتأسى
بسيرته العطرة وخُلقه العظيم ومن المعلوم أن الإسلام هو دينُ الإنسانية الذي أرسل
به الله تعالى جميع أنبياءه الكرام وأمر العلماء الربانيين أن يكونوا لسان صدق
بواقع السلام والعدل مجسّدينَ مسالك الأنبياء عليهم السلام حقاً بعيدين عن
المداهنات والنفاق والتقرب إلى الظالمين وقد قال نبي الأمة ورسول الإنسانية (إنّ
من أعظم الجهاد كلمة عدل أو حق عند سلطان جائر) وقد أشار إلى ذلك الإمام علي عليه
السلام عند البيعة مبيّناً ما هي وظيفة العلماء قائلاً:(أما والذي فلق الحبة وبرأ
النسمة لو لا حضور الحاضر وقيام الحجة بوجود الناصر وما أخذ الله على العلماء أن
لا يقارّوا على كظة ظالم ولا سغب مظلوم إلى آخر خطبته الشريفة التي رسم فيها معالم
الشرع وما أوجب الله تعالى على العلماء الربانيين لا المداهنين والدجالين
والمتزلفين إلى الحكام والظالمين فهذا هو شرعُ الله تعالى الذي لا ريب فيه فهو
ثورة الصالحين على الطالحين لبيان الحق وإقامة العدل وأخطرُ الظلم والجور هو أن
يلبسَ الظَلامُ لباسَ النّور والجورُ لباسَ العدل والجهلُ لباسَ العلم والنفاقُ
لباسَ الإيمان وقد قلتُ ضمن أربعين عاماً من حياة المأساة والوقوف ضد الظلمِ
والظالمين وكررتُ بأنّ أساس الدين هو العدل لا التظاهر بالنسك تسبيحاً وإطالة
ركعاتِ السجود أمام الناس فالعدلُ هو الذي جعله تعالى غاية لبعثة الأنبياء حيث
يقول (لقد أرسلنا رسلنا بالبينات وأنزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم الناس
بالقسط) وقد أكدتِ الروايات على يوم ظهور العدل على يد مهدي آل محمد عليه السلام
أيضاً كل ذلك لأهمية العدل الذي اعتبر من أصول الدين حيث أن بواقع العدل يفسّر
الكتاب المجيد تفسيراً سليماً لا تحت مظلة الظالمين وكذلك تحت مظلة العدل تقوم
الحكومة الإسلامية الحقة لا تحت مظلة الدجالين المنافقين ولذا أقول اليومَ وبعد
هذه السنين مؤكداً ما قاله الوالد ومنذ زمن بعيد ألا وهو المرحوم آية الله الشيخ
محمد طاهر الخاقاني الذي كان ثورة ضد الظلم والظالمين مخاطباً قوماً اعتادوا
الظلمَ والعدوانَ على الشعوب بإسم الدين: (أما كفى أربعون عاماً من الأكاذيب
والظلم حتى أصبح الهواء دخاناً والماء طيناً ليباع صفوُ الماءِ بتبع الهوى إلى دول
الجوار وتُنهب الخيرات من غاز ونفط وغيرهما ليفترش الناسُ الترابَ ويلتحفوا السماءَ
وتنشر الأمراض ثم إذا اشتكى أحد من المظلومين والمضطهدين حياة المأساة إتُّهمَ
بالخيانة والإفساد في الأرض بدلاً من أن يقومَ الخاطئون بالإصلاح والإعتذار إلى
الناس والعودة إلى رب العالمين ولذا أستنكرُ وبكل شدة ما يجري على البلاد من ظلم
واضطهاد وعدوان ونهب للخيرات سواء في ذلك ما يجري على المحمرة وعبادان وسائر المدن
في إقليم الأهواز أو ما يجري بإسم الدين من ظلم على سائر البلاد في إيران وأقول في
الختام وسيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون والعاقبة للمتقين. اللهم إنّا نشكوا
إليك ما نعيشُه من ظلم بإسم دينكَ دين السلامِ والعدل وأنت أرحم الراحمين.
محمد كاظم محمد طاهر الخاقاني
الاثنين، 25 يونيو 2018
الخميس، 21 يونيو 2018
الجمعة، 15 يونيو 2018
الخميس، 14 يونيو 2018
الاثنين، 11 يونيو 2018
الأربعاء، 30 مايو 2018
الأحد، 27 مايو 2018
الخميس، 24 مايو 2018
الثلاثاء، 22 مايو 2018
السبت، 19 مايو 2018
الخميس، 17 مايو 2018
الأربعاء، 16 مايو 2018
الخميس، 3 مايو 2018
الثلاثاء، 10 أبريل 2018
الأربعاء، 21 فبراير 2018
الثلاثاء، 30 يناير 2018
الخميس، 25 يناير 2018
الثلاثاء، 16 يناير 2018
الأحد، 7 يناير 2018
السبت، 6 يناير 2018
الثلاثاء، 2 يناير 2018
الجمعة، 22 ديسمبر 2017
السبت، 2 ديسمبر 2017
السبت، 11 نوفمبر 2017
الاثنين، 21 أغسطس 2017
الخميس، 13 يوليو 2017
السبت، 8 يوليو 2017
الخميس، 6 يوليو 2017
الاثنين، 3 يوليو 2017
الخميس، 29 يونيو 2017
السبت، 24 يونيو 2017
الخميس، 22 يونيو 2017
الاثنين، 19 يونيو 2017
السبت، 17 يونيو 2017
الثلاثاء، 13 يونيو 2017
الاثنين، 12 يونيو 2017
الأحد، 11 يونيو 2017
الجمعة، 9 يونيو 2017
الأربعاء، 7 يونيو 2017
الاثنين، 5 يونيو 2017
السبت، 3 يونيو 2017
الخميس، 1 يونيو 2017
الثلاثاء، 30 مايو 2017
الأحد، 28 مايو 2017
السبت، 27 مايو 2017
الأحد، 30 أبريل 2017
الأحد، 16 أبريل 2017
الجمعة، 16 ديسمبر 2016
الثلاثاء، 13 ديسمبر 2016
السبت، 3 ديسمبر 2016
الثلاثاء، 29 نوفمبر 2016
الأحد، 27 نوفمبر 2016
الأربعاء، 23 نوفمبر 2016
الاشتراك في:
الرسائل (Atom)